ز گلزار نبي (ص) و بوستان حيدر و زهرا
گلي بشگفت با بوي خوش و با چهره ي زيبا
شنيدستي که با يک گل نمي گردد بهار؟ اما
گلستان گشته از اين گل، همه دنيا و ما فيها
شکفتن پنجمين گل باغ عصمت و طهارت تهنيت باد.
امشب زمين و آسمان گرديده پر شور و شعف
امشب تمام عرشيان بهر زيارت بسته صف
امشب که عيدي ميدهد بر عاشقان شاه نجف
امشب تو هم مستي کن و دل را بري کن از اسف
زيرا به دنيا آمده مظهر عزت و شرف
ز گلزار نبي (ص) و بوستان حيدر و زهرا
گلي بشگفت با بوي خوش و با چهره ي زيبا
شنيدستي که با يک گل نمي گردد بهار؟ اما
گلستان گشته از اين گل، همه دنيا و ما فيها
شکفتن پنجمين گل باغ عصمت و طهارت تهنيت باد
حضرت امام حسين (ع)
در سوم شعبان سال سوم هجري حضرت فاطمه (س) فرزندي بدنيا آورد كه بعدها در تاريخ اسلام همچون نوري در تاريكي درخشيد و با خون خويش نهال جوان اسلام را آبياري نمود و آوازه دليري و شهامت او در اقصا نقاط جهان طنين انداز گرديد.
هنگامي كه به رسول خدا خبر تولد او را دادند حالتي از حزن و اندوه توأم با شادي و سرور به او دست داد . پرسيدند : اي پيامبر خدا چرا اينگونه متغير شدي نوزاد فاطمه (س) صحيح و سالم است! حضرت فرمود از عاقبت اين كودك در انديشه فرورفتم چون او وظيفة بزرگي برعهده خواهد گرفت و آن پاك كردن دين خدا از پليدي ها و ناپاكي ها خواهد بود.
سپس آهسته آهسته گريست از او پرسيدند : پيامبر بزرگ چرا ميگرييد؟ فرمود : بخاطرسرنوشت فرزند دلبندم چونكه ميدانم او را با لباني تشنه در صحرايي بي آب و علف شهيد خواهند نمود.
القاب امام حسين (ع) :
براي امام حسين (ع) چون برادر بزرگوارش امام حسن (ع) القاب بسياري ذكر نموده اند از جمله رشيد، شهيد كربلا، طيب ، زكي ، مبارك ، سبط ثاني، و از همه آنها بالاتر و با اهميت تر لقبي است كه پيامبر به او داده بود . (سيد شباب اهل الجنه ) سرور جوانان بهشت هماني كه به برادرش امام حسن نيز هديه شده بود.
بدين ترتيب امام حسين از پدر و مادري بزرگوار و با ايمان چون علي مرتضي (ع) و فاطمه زهرا (س) به دنيا آمد او هميشه بداشتن چنين پدر ومادري افتخار مي نمود.
صفات پسنديده آن حضرت :
امام حسين (ع) فضايل پسنديدة فراواني داشت ، از جملة آن صفات پسنديه كرم وجود و سخا بود ه در فطرت خاندان عصمت و طهارت موجود بود.
او مهمان را هميشه گرامي مي داشت گدا و فقير را از پيش خود نمي راند و پشتيبان محرومان و تهيدستان بود. گويند روزي به مهمانش هزار گوسفند و هزار دينار بلاعوض هديه داد.
او در سخاوت و بخشش وفضيلت شهرت داشت گناهكاران عفو مي كرد و مقروضان را از بدهكاري نجات مي داد.
گويند روزي معاويه براي اينكه آن حضرت را از خود راضي كند مقاديربسياري سكه طلا و لباسهاي فاخر وگرانبها به او هديه نمود. اما امام آنها را نپذيرفت و فرمود: من هيچگاه از قاتل پدر و برادرم چيزي را نمي پذيرم .
زمينه انقلاب عاشورا :
بعد از مرگ معاويه ساكنان كوفه كه زماني از شيعيان پروپاقرص امام بودند در جنگهاي جمل و نهروان و صفين از خود شجاعتهاي بسياري نشان داده و امويان را بارها شكست داده بودند از فرصت استفاده نمودند و طي نامه هاي بسياري از امام خواستند تا به كوفه بيايد و با ايشان بيعد كند.
هرچند امام از ناسپاسي و دورنگي كوفيان مطلع بود باز هم خواست آنها را امتحان نمايد به همين جهت مسلم بن عقيل پسر عمويش را به كوفه فرستاد تا از صحت و سقم اين اخبار اطلاع حاصل نمايد.
گويند معاويه قبل ازمرگ به فرزندش يزدي وصيت نمود كه اي فرزند من بخاطر علاقه اي كه به تو داشته ام زمينه خلافت تو را از هر حيث فراهم نموده ام و از همه مخالفانت بيعت گرفته ام اما چهارنفر با من نار نيامده و به علت اينكه خود مدعي خلافت هستند با تو بيعت ننموده اند.
آنها همه پسران بزرگان و خلفاي سابق و از مسلمانان راستين و پاك نژادي هستند كه هر كدام نقطه ضعفي دارند . در رأس اين چهار نفر حسين بن علي (ع) است كه مردي بزرگوار و دلير است و مورد توجه و علاقه مسلمانان مي باشد.
خصوصاً مردم كوفه و بصره و مدينه و مكه طرفدار او هستند ، به همين جهت همانطوريكه من با اوروشي مسالمت آميز داشتم تو هم همين طريق را بكارگير و برحذر باش از اينكه بخواهي با جنگ و ستيز او را از سر راه خود برداري كه دراين صورت مسلمانان را با خود دشمن خواهي كردو اساس حكومتت تزلزل خواهد يافت .
يكي ديگر از اين چهارنفر عبدالله عمر مي باشد كه مردي عابد و پرهيزكار و گوشهگير است و برعكس پدرش خليفه دوم از توانائيهاي لازم براي مخالفت با تو برخوردار نمي باشد اگر ديگران با تو بيعت نمودند او هم اينكار را خواهد كرد.
اما عبدالرحمن فرزند ابوبكر خليفه اول كه با توجه به خلافت پدر مدعي حكومت مي باشد اما او نقطة ضعف خوبي دارد و آن اين است كه عياش و زنباره مي باشد و زن و شراب براي او با اهميت تر از خلافت مي باشد به همين جهت وي را به آساني مي تواني با پول و زن و شراب فريب دهي .
چهارمين مخالف تو عبدالله فرزند زبير از صحابه اوليه پيامبر و از خويشاوندان همسر او خديجه است كه نفوذ فراواني در مسلمانها دارد و مردي مكار و محيل است كه مي تواند با سياست و تزوير براي خلافت تو ايجاد خطر كند.
اما با عمروعاص كه در اصل پايه گذار و استحكام دهنده و مهندس و معمار خلافت
ماست به طريقي كه خواهم گفت بيعت كن تا وي برايت توليد دردسر و اشكالي ننمايد.
قيام عاشورا :
بعد از مرگ معايوه ، يزدي ابتدا با عمروعاص بيعت نمود و سپس تصميم گرفت با يكايك كساني كه معاويه نتوانسته بود از ايشان بيعت بگيرد به هر طريقي كه مي شد آنها را به طرف خود جلب نمايد.
اما از آنجائيكه جاهل و نادان بود در اندك زماني وصاياي پدر را از ياد برد و به وليد بن عتبه حاكم مدينه فرمان داد تا از ايشان بيعت بگيرد و به او دستور داد در صورتيكه از بيعت نمودن خودداري كنند آنها را به قتل برساند.
وليد دستور داد تا حسين بن علي و عبدالله بن زبير را به حضورش بياورند و با مروان بن حكم از بزرگان مدينه بود درباره فرمان يزيد مشورت كند.
ارزش ها وپيام هاي عاشورا :
1ـ عزت نفس
يكي ازا ارزش هاي قيام عاشورا ، عزت نفس و ذلت ناپذيري است ، وقتي كه امام بين دو پيشنهاد بيعت با دستگاه حاكم و يا جنگ و كشته با عزت قرا رمي گيرد ، جنگ را بر مي گزيند و زير بار ذلت كه همانن بيعت بادستگاه حاكم است ، نمي رود . امام با صداي بلند در روز عاشورا اعلام مي كند :« الا وان الدعي ابن الدعي قدرركز بين اثنتين بين السله والذله و هيهات منا الذله » آگاه باشيد كه زنازاده پسر زنازاده (ابن زياد ) مرا بين دو چيز مخير كرده ، يا با شمشير كشيده آماده جنگ شوم و يا لباس ذلت بپوشم و با يزيد بيعت كنم ، ولي ذلت از ما بسيار به دور است .
2ـ غيرت ديني :
از ارزش ها و پيام هاي عاشورا غيرت ديني است .اگر كسي غيرت ملي داشته باشد ، در برابر توهين به ملت خود آرام نمي گيرد واز آن دفاع مي كند و اگر غيرت نژادي داشته باشد اهانت به نژاد خود را تاب نمي آورد واگر غيرت ناموسي داشته باشد ، نمي گذارد بيگانه نظر بدي به حريمش بكند و همين طور اگر كسي غيرت ديني داشته باشد ، به هيچ وجه نمي تواند شاهد هتك حرمت دين و زير پا گذاشتن مقررات آن و به خاطر افتادن هستي آن باشد . او حاضر است كه از جان خود براي حفظ دين مايه بگذارد .اين غيرت ديني امام حسين (ع) بود كه اجازه نمي داده تا شاهد به خطر افتادن دين اسلام باشد واين چنين او را ناآرام كرده بود وهيچ توجيهي را كه صاحب نظران عصر براو عرضه مي كردند ،براي خود قانع كننده نمي دانست .
3 ـ موج شكني :
از ارزش ها و پيام هاي عاشورا ، موجب شكني و حركت برخلاف موج دنيا گرايي در جامعه است ، به اين معنا كه جامعه آن روز ، دست خوش موج دنيا گرايي و دور شدن از ارزش هاي اسلامي بر پي خاندان بني اميه به راه افتاده بود .بزرگان و شخصيت هاي بسياري بودند كه يا از روي ترس و يا به طمع دنيا و يا مصلحت گرايي و يا از روي جهالت به توجيه وضع موجود مي پرداختند وهمانند كاهي روي موج آب ، هماهنگ با جريانش حركت مي كردند ، ولي امام (ع) و يارانش خود را تسليم جريان دنياگرايي نكردند و در برابر آن ايستادند و از اين دفاع كردند . اين درسي براي همه آزادمردان است تا خود را اسير امواج انحرافي جامعه نكنند و در برابر آن بايستند و از ارزش هاي معنوي دفاع كنند .
4 ـ ترجيح مكتب برخورد :
آن جا كه هستي مكتب به خطر مي افتد ، بايد جان را سپر بلاي آن كرد و از دين حمايت كرد .، اين درس را قيام عاشورا به مسلمانان مي دهد .هنگامي كه تعارض بين حفظ دين و جان پيش آيد بايد دين را ترجيح داد و جان را فدا كرد .
برخلاف آنچه بعضي ها مي گويند كه بنابرهيچ اصلي شايسته نيست ، انسان جان خود را به خطر اندازد ، زيا انسان برهر اصلي مقدم است ،قيام امام حسين (ع) اين پيام را دارد كه اصل دين همة ارزش هاي انساني و الهي را در بر مي گيرد وبر انسان مقدم است .
5 ـ آزادمردي :
از پيام هاي نهضت عاشورا كه جنبة فرا مليتي هم دارد ، آزاد مردي است . وقتي كه لشگريان عمربن سعد ، بين امام (ع) و خيمه گاهش كه محل استقرار زنان كودكان بود، حايل شدند اهل حرم را مورد تهديد قرار دارند ، امام (ع) با همان حال دشواري كه داشت ، خطاب به لشكريان فرمود : ويلكم يا شيعه آل ابي سفيان ان لم يكن لكم دين و كنتم لاتحافون المعاد فكونوا احراراً في دنياكم » واي بر شما اي پيروان آل ابوسفيان ، اگر دين نداريد و از روز قيامت نمي ترسيد دست كم در دنياي خود آزادمرد باشيد » در همان وضع در برابر دشمن بي اين كه بيمي از دشمن به خود راه بدهد ، به نماز مي ايستد .
دراين سخت امام (ع) مي خواهد بفرمايد كه جنگ هم براي خود قانوني دارد . بي گناهان وآناني كه در جنگ شركت ندارند ، به خصوص زنان و كودكان ،نبايد آزار و اذيت بشوند . حمله به آنان خلاف جوان مردي و انسايت است .حتي اگر كسي دين هم نداريد و آخرت را باور نمي كنيد ، اين نكته را دريابيد وبه اين اصل انساني و آزادمردي پايبند باشيد .
6ـ اهميت دادن به نماز :
از ارزش ها وپيام هاي عاشورا ، اهميت دادن به نماز ، آن هم د راول وقت است . هنگامي كه يكي ياران امام (ع) به نام ابوثمامه صيداوي ـ روز عاشورا در بحبوحه جنگ امام (ع) را به ياد نماز مي اندازد ،امام (ع) براي او دعا ميكند و مي فرمايد : « خدا تو را رحمت كند »در همان وضع دربرابر دشمن بي اين كه بيمي ازدشمن به خود راه بدهد ،به نماز مي ايستد .
7ـ شجاعت :
شجاعت در نبرد با دشمن و در ميدان جنگ ، از پيام هاي عاشورا است . علاوه براين كه خود امام (ع) فردي شجاع بود و با همه زخم هايي كه براو وارد شده بود ،چون شير غران به صفوف دشمن حمله مي كرد و افراد دشمن چون ملخ از جلوي او فرار ميكردند ، ياران او نيز افرادي شجاع بودند ،درباره عباس نقل مي كنند كه وقتي به ميدان نبرد آمد و مبارزه مي طلبيد ، كسي جرئت مبارزه با او را نكرده و او كه دشمنان را اين قدر زبون وترسو يافته بود ، بود ، از روي شجاعت زرده و كلاه خود، را از تن درآورد و بي لباس جنگي، به صف دشمن حمله كرد .
8 ـ وفاداري به امام (ع) :
از ارزشها و پيام هاي عاشورا ، وفاداري به امام و رهبر و حمايت از او تا آخرين نفس و آخرين قطره خون است : شب عاشورا امام حسين (ع) طي خطبه اي از همراهان خواست او را تنها بگذارند ، چون دشمن فقط با او كار دارد ،ولي هيچ يك از همراهان آن شب امام راترك نكردند ، بلكه هر كدام در برابر امام ، اظهار وفاداري و آمادگي براي كشته شدن در ركاب آن حضرت را كردند ، يكي از ياران آن حضرت به نام زهير بن قين اظهار داشت ، به خدا قسم پسر پيغمبر ، دوست داشتم هزار بار كشته و باز زنده شوم تا خداوند تو و برادران وفرزندان و اهل بيت تو را زنده بدارد .
9ـ نظم و انضباط :
از پيام هاي عاشورا ، رعايت نظم وانضباط است حتي در آن جايي كه اميدي به موثر بودن آن نيست ، روز عاشورا امام حسين (ع) ياران اندك خود را مرتب و منظم كرد وبه آنان آرايش جنگي داد . زهير بن قين رادر ميمنة سپاه قرار داد و حبيب بن مظاهر را در ميسرة سپاه گماشت و پرچم جنگ را به دست برادرش عباس (ع) داد وخود در قلب لشگر قرار گرفت .خندقي پشت خيمه ها حفر كرد و آتش در آن برافروخت ، تا دشمن از ان سمت به خيمه حمله نكند .
10ـ رعايت اصول انساني حتي نسبت به دشمن
از ارزش هاي عاشورا ، رعايت اصول انساني درباره دشمن است .هنگامي كه امام حسين (ع) به سمت كوفه در حركت بود در نزديكي هاي كوفه ـ در منزل اشراف ـ با لشگرهزار نفري دشمن ، به سركردگي جز مواجه شد . براي رفع تشنگي آنان ، امام حسين (ع) به همراهانش دستور داد تا آبي كه به همراه دارند ، به سپاهيان حر بدهند تا تشنگي شان برطرف شود .
عزاداري ايرانيان در سوگ امام حسين (ع)
ايرانيان كه به خاندان امامت و ولايت تعلق خاطر خاصي داشتند و به مظلوميت امامان دوازده گانه واقف بودند و با توجه به ايراني بودن مادر امام حسين (ع) علاقة وافري به اين امام همام داشتند .
حتي وبرخي از مورخان اروپايي از جمله كورت فريشلر آلماني در كتاب امام حسين و ايران از شدت اين علاقه سخن مي گويد و عقيده دارد كه ايرانيان امام حسين را به كشور خويش دعوت نمودند تا او را به امامت و رهبري خويش برگزينند.